حس کافی نبودن یکی از بدترین حسهایی است که بشر میتواند تجربه کند و تبلیغات تجاری به خصوص در صنعت پردرآمدی همچون صنعت زیبایی با دست گذاشتن روی پنهانترین واهمهها میکوشند به شما القا کنند به اندازه کافی زیبا نیستید حس کافی نبودن یکی از بدترین حسهایی است که بشر میتواند تجربه کند و تبلیغات تجاری به خصوص در صنعت پردرآمدی همچون صنعت زیبایی با دست گذاشتن روی پنهانترین واهمهها میکوشند به شما القا کنند به اندازه کافی زیبا نیستید تا تحسین شوید و مورد توجه قرار بگیرید. در کنار این ماجرا اگر فرزندان ما در خانه به اندازه کافی تحسین و توجه نبینند، بیش از اندازه نیازمند توجه و تحسین دیگران میشوند. این در حالی است که ما باید در کانون خانواده به آنها یاد دهیم این تحسین و توجه مابهازای توانمندیها و تلاش آنها باید به دست بیاید و در این صورت است که ارزشمند است.
علیرضا شریفییزدی، روانشناس اجتماعی معتقد است ایجاد احساس خودزشتپنداری باعث شده است افراد تلاش کنند با ابزاری که میتوانند خود را مورد قبولتر نشان دهند. از نگاه وی دلیل روانشناختی آن، پایین بودن اعتمادبهنفس است. افرادی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، سعی میکنند با عملهای جراحی ریز و درشت اعتمادبهنفسشان را بازگردانند که در آخر هم موفق به این کار نمیشوند.
از نگاه وی زیبایی هم در حوزه پزشکی و هم در حوزه آرایشی و لوازم آرایش و امثال اینها تبدیل به یک صنعت پرسود شده و مرتب برای کسب منافع و منابع مالی استانداردسازی و باربیسازی میکنند و در این بوق میدمند. این موضوع در تمام دنیا یک چیز کلی است که یکسری استانداردها و الگوها را از طریق رسانهها، مجلات، تلویزیون، شبکههای اجتماعی و امثال آنها تبلیغ میکنند و ذهنیتی را برای افراد میسازند که ما از آن با عنوان «فومو» یاد میکنیم. فومو به معنی آن است که نیازسازی برای فرد صورت میگیرد که او احساس میکند همه در جهت درست و مثبت حرکت میکنند و او عقب افتاده است و باید تلاش کند خودش را به بقیه برساند!
به باور شریفی یزدی برای خروج خودمان و فرزندانمان از این چرخه معیوب باید روی رفتار و تفکر خود کار کنیم. به طور نمونه زمانی که میخواهیم از یک دختر تعریف کنیم، به جای اینکه بگوییم چقدر راستگو، درستکار یا پرشور و هیجان هستی، میگوییم چقدر زیبایی، چه چشمان قشنگی داری و تنها از ظاهر او تعریف میکنیم و این موضوع باعث میشود، دختران ما به جای اینکه به رشد و توسعه فردی بپردازند، تنها بر زیبایی ظاهرشان تمرکز کنند.
وی معتقد است باید به بچهها یاد داد که نگاه انسانی، هنر و هوش مهم است چراکه اینها مسائل اکتسابی هستند، در حالی که ظاهر ما انتسابی است و ما نقشی در آن نداریم، از طرفی باید به کودکان یاد داد که برای زیبایی الزاماً نباید مانند دیگران بود.
باید در مدارس آموزش داد و عواملی را که افراد را به سوی این عملها سوق میدهند، ریشهکن کنیم. مهارتهای زندگی، مهارت گفتوگو، حل مسئله و سایر مهارتها را به کودکان آموزش دهیم تا اعتمادبهنفس آنها تقویت شود. با شرکت دادن بچهها در بحثها و توجه و تشویق آنها تنها بر ظاهر تمرکز نکنیم و فقط برای ظاهر آنها خرج نکنیم، مثلاً به جای خرید لباسهای مختلف آنها را به کلاسهای مختلف بفرستیم که این کار به آنها در افزایش اعتمادبهنفس کمک میکند.